English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (7352 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
exchange restriction U کنترل مبادله ارز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
exchange control U نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
track telling U ارتباط و مخابرات بین هواپیمای شناسایی و سیستم کنترل و ردگیری زمینی مبادله اخبار و اطلاعات ردگیری و تعقیب هدف
Other Matches
double coincidence of wants U زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
interchanges U مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchanged U مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchanging U مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchange U مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
bater U مبادله
swapping U مبادله
trade-ins U مبادله
interchanges U مبادله
interchanging U مبادله
trade-in U مبادله
trade in U مبادله
interchanged U مبادله
interchange U مبادله
trucking U مبادله
trucked U مبادله
trucks U مبادله
truck U مبادله
talks U مبادله
talked U مبادله
reciprocation U مبادله
talk U مبادله
exchanges U مبادله
exchange U مبادله
bartered U مبادله
barters U مبادله
exchanged U مبادله
exchanging U مبادله
bartering U مبادله
barter U مبادله
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
exchange U مبادله کردن
fire fight U مبادله اتش
traded U مبادله کردن
trafficked U مبادله کالا
traffic U مبادله کالا
trafficking U مبادله کالا
swop U مبادله کردن
inconvertible U مبادله ناپذیر
traffics U مبادله کالا
intercommunicate U مبادله کردن
terms of trade U رابطه مبادله
futures exchange U مبادله سلف
terms of trade U شرایط مبادله
exchange U مرکز مبادله
exchange U مبادله پول
interchange U مبادله کالا
interchanging U با هم مبادله کردن
interchange U با هم مبادله کردن
interchanged U مبادله کردن
interchanged U مبادله کالا
interchanged U با هم مبادله کردن
interchanges U مبادله کردن
barter U مبادله تهاتری
interchanges U مبادله کالا
barter U مبادله پایاپای
interchanges U با هم مبادله کردن
interchanging U مبادله کردن
bartered U مبادله پایاپای
interchange U مبادله کردن
medium of exchange U وسیله مبادله
bartering U مبادله تهاتری
interchangeable U قابل مبادله
bartering U مبادله پایاپای
reciprocal trading U مبادله متقابل
trade-ins U مبادله کردن
rate of exchange U نرخ مبادله
bartered U مبادله تهاتری
interchanging U مبادله کالا
trade U مبادله کردن
trade in U مبادله کردن
cambium U محل مبادله
chaffer U مبادله کردن
commodity exchange U مبادله کالا
contract curve U منحنی مبادله
exchanges U مبادله پول
barters U مبادله تهاتری
exchanged U مرکز مبادله
bourse U مبادله بورس
exchanges U مبادله کردن
exchanges U مرکز مبادله
exchanging U مبادله کردن
exchanging U مبادله پول
exchanging U مرکز مبادله
trade-in U مبادله کردن
change U تعویض مبادله
changed U تعویض مبادله
foreign exchange U مبادله خارجی
changing U تعویض مبادله
barters U مبادله پایاپای
exchanger U مبادله کننده
exchange of notes U مبادله یادداشتها
truckage U مبادله معامله
exchangeable U قابل مبادله
truckage U مبادله جنسی
exchange value U ارزش مبادله
swap U مبادله کردن
swapped U مبادله کردن
swaps U مبادله کردن
swopped U مبادله کردن
swopping U مبادله کردن
swops U مبادله کردن
to barter for U مبادله کردن
exchanged U مبادله پول
exchange of flags U مبادله پرچمها
value in exchange U ارزش مبادله
exchanged U مبادله کردن
exchange rate U نرخ مبادله
exchange rates U نرخ مبادله
tit for tat <idiom> U مبادله منصفانه
changes U تعویض مبادله
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
exchangee U چیز مبادله شده
bartering U تهاتر مبادله کالاباکالا
exchange rate U نرخ مبادله ارز
at the current rate of exchange U به نرخ مبادله جاری
cartels U مبادله اسیران جنگی
olefin metathesis reaction U واکنش مبادله اولفینی
barter U تهاتر مبادله کالاباکالا
barters U تهاتر مبادله کالاباکالا
purchasing power parity U نرخ نسبی مبادله
takeover U مبادله چوب امدادی
bartered U تهاتر مبادله کالاباکالا
takeovers U مبادله چوب امدادی
data interchange format file U فایل با فرمت مبادله
automatic data handling U سیستم مبادله خودکاراطلاعات
exchange rates U نرخ مبادله ارز
lay to U مبادله ضربات کردن
cartel U مبادله اسیران جنگی
private branch exchange U مبادله انشعاب خصوصی
inside pass U مبادله چوب در امدادی
exchange U معاوضه و مبادله پول
exchanging U معاوضه و مبادله پول
exchanging U مبادله کردن تعویض
exchanging U صرافی مبادله کردن
exchanges U صرافی مبادله کردن
exchanges U معاوضه و مبادله پول
exchanges U مبادله کردن تعویض
swap out U مبادله کردن به خارج
exchanged U معاوضه و مبادله پول
exchanged U مبادله کردن تعویض
exchanged U صرافی مبادله کردن
exchange U مبادله کردن تعویض
exchange U صرافی مبادله کردن
changed U پول خرد مبادله
changes U پول خرد مبادله
changing U پول خرد مبادله
change U پول خرد مبادله
traded U مزاحمت مبادله کالا
swap in U مبادله کردن به داخل
unvisual exchange U مبادله نامرئی چوب
rate of exchange U نرخ مبادله ارز
to spar at each other U مبادله کلام کردن
trade U مزاحمت مبادله کالا
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
dif U فایل قالب مبادله داده ها
american standard U کد استانداردامریکایی برای مبادله اطلاعات
redemption U مبادله اوراق بهادار با پول
commmute U تغییر دادن مبادله کردن
sprint pass U مبادله نامرئی چوب امدادی
cartel U موافقتنامه مبادله اسیران جنگی
automatic data handling U سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات
Recent search history Forum search
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
1معنی lead lag compensator
1i was rebelling now
2Rowdy
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com